من زنم و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو!
دردآور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی!
قوس های بدنم بیشتر از افکارم به چشمهایت می آیند!
تآسف بار است که باید لباسهایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم!(سیمین دانشور)
گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نسیت
چون باعث میشه نتونی به جایی برگردی
که از همون اول هرگز نباید قدم میگذاشتی…….
محبت هایت را شمردم . . .
درست بود
اما بیا این عشقت راپس بگیر . . .
گوشه ندارد . . .
موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!
خدایا . . .
این بود دنیایی که به خاطرش به شکم مادرمان لگد میزدیم . . .
عشق من . . .
مبادا گرفته باشی . . .
که شهری را به نماز آیات وا میدارم . . .
یه “دوستت دارم”هایی هم هست …
.
میدونی دروغه ها …
ولی...
.
.
.
قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!
" شانس "
.
نام مستعار خداست !
.
.
.
آنجا که نمیخواهد ،
امضایش پای داده هایش باشد !
الهی !
.
برای بخشیدن ،
به بندگی ام نگاه نکن ...
.
.
.
خداییت را بنگر...
خدایا!
نمیدونم چمه و چی میخوام!
فقط
شکرت که هستی...